معنی مفتخوار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مفتخوار. [م ُ خوا / خا](نف مرکب) کسی که بی زحمت می خورد.(ناظم الاطباء). آنکه بدون رنج و کوشش از نتیجه ٔ سعی و عمل دیگران بهره برد.و رجوع به مفتخور و ترکیب مفت خوردن ذیل مفت شود.
مترادف و متضاد زبان فارسی
اسم انگل، بیکاره، پختهخوار، طفیلی، مفتخور
فرهنگ فارسی هوشیار
کسی که بی زحمت می خورد
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.