معمعان در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

معمعان در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

معمعان. [م َ م َ](ع اِ) سختی گرما.(منتهی الارب)(آنندراج)(ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). سختی موسم گرما.(غیاث). و رجوع به معنی بعد شود. || شدت سرما و این لغت از اضداد است. گویند جاء فی معمعان الصیف و فی معمعان الشتاء.(از اقرب الموارد). ||(ص) سخت گرم.(منتهی الارب)(آنندراج). یوم معمعان، روز سخت گرم.(ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر