معصوم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(مَ) [ع.] (اِمف.) بی گناه، نگاه داشته شده از گناه.
فرهنگ عمید
بازداشتهشده از گناه،
کسی که در عمر خود گناه نکرده باشد،
حل جدول
برخوردار از پاکی ناشی از آلوده نشدن به گناه
فرهنگ واژههای فارسی سره
بیگناه
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیگناه، پارسا، پاکجامه، پاکدامن، عفیف، خطاناپذیر،
(متضاد) اثیم، گناهکار
فرهنگ فارسی هوشیار
کسی که در مدت عمر خود گناه نکرده باشد
فرهنگ فارسی آزاد
مَعصُوم، دارای عصمت، محفوظ، مُبَرّی از گناه و محفوظ از خطا،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.