معنی معتقدات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

معتقدات. [م ُ ت َ ق َ](ع اِ) ج ِ مُعتَقَد. رجوع به معتقد شود.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

باورها

کلمات بیگانه به فارسی

باورها

مترادف و متضاد زبان فارسی

عقاید، عقیده‌ها، باورها، باورمندی‌ها،
(متضاد) اعمال

فرهنگ فارسی هوشیار

(تک: معتقده) باور داشت ها (اسم) جمع معتقده (معتقد) آنچه مورد اعتقاد است عقیده ها.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر