معنی معتضد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
معتضد. [م ُ ت َ ض ِ](ع ص) دادخواه.(منتهی الارب)(ناظم الاطباء). || یاری گیرنده.(غیاث)(آنندراج)(از منتهی الارب)(از اقرب الموارد). و رجوع به اعتضاد شود.
(مُ تَ ض) [ع.] (اِفا.) یاری کننده، یاری گیرنده.
یاریکننده،
یاریگیرنده، دادخواه،
دادخواه
مُعتَضِد، در پناه گیرنده، تحت کفالت گیرنده کمک و یاری خواهنده (اسم فاعل از اعتضاد است)،