معانی سرا در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

معانی سرا در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

معانی سرا. [م َ س َ](نف مرکب) آنکه معانی سراید. معانی گو. آنکه اشعار و سخنان پرمعنی سراید:
ز خاقانی این منطق الطیر بشنو
که چون او معانی سرایی نیابی.
خاقانی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر