معنی معالمة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

معالمه. [م ُ ل َ م َ](ع مص) با کسی به علم نورد کردن.(المصادر زوزنی). نبرد کردن در علم.(منتهی الارب)(آنندراج)(ناظم الاطباء). مبارزه کردن در علم با کسی و از او عالمتر بودن.(از اقرب الموارد).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر