معنی مظنونات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مظنونات. [م َ](ع ص، اِ) در اصطلاح منطق قضایائی که افاده ٔ ظن غالب(حکم راجح) کند ولی نقیض حکم نیز ممکن باشد. چنانکه گویی فلان با دشمن من دوست است، و هر که با دشمن من دوست است پس دشمن من است، که ممکن است دوست دشمن تو باشد ولی دشمن تو نباشد. یا فلان شبها در بازارها میگردد و هر که شب در بازار میگردد دزد است، که نقیض این حکم نیز محتمل است.

فرهنگ فارسی هوشیار

(تک: مظنونه) رویزیدگان گمان بردگان (اسم) جمع مظنونه (مظنون) : ظن برده شده ها گمان برده شده ها، حکمی که از روی ظن باشد: مظنونات مانند حکم بانک کسی که در شب ببام کسی شود خاین بود. (اساس الاقتباس)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر