معنی مطموره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مطموره. [م َ رَ](ع ص) پنهان کرده شده.(غیاث)(آنندراج). ||(اِ) کنایه از نهانخانه و ته خانه.(غیاث)(آنندراج). جائی که بکنند و آب و نان در آن پنهان کنند.(مهذب الاسماء). نهانخانه ٔ زیرزمین که در وی طعام نهند یا عام است.(منتهی الارب). نهانخانه که در وی طعام نهند.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || خانه یا گوی که بکنند و اسیر و زندانی را در بند سازند. ج، مطامیر.(از یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
آن بلبل کاتوره برجسته ز مطموره
چون دسته ٔ طنبوره، گیرد شجر از چنگل.
منوچهری.
بفرمود تا او را بند بر نهادند و به مطموره ای بازداشتند.(اسکندرنامه ٔ قدیم، نسخه ٔ سعید نفیسی). و اجزاء او از هم جدا کردند و لشکر او را در مطموره ای بازداشتند.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 100). چون این رسالت ایراد کردند سفیر فایق را بگرفتند و در مطموره بازداشتند و رسول ابوعلی را بنواختند و بروجهی جمیل گسیل کردند.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 156). و دیگر اسیران را غلها بر گردن بسته به غزنه فرستاد و در مطموره ها بازداشت.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 406).

فرهنگ معین

(مَ رِ) [ع.] (اِ.) نهان خانه.

فرهنگ عمید

محل زیرزمینی که در آنجا خواربار و مواد خوراکی را پنهان کنند، سرداب،
زندان،

فرهنگ فارسی هوشیار

مطموره در فارسی سرداب سردابه کندور، سیاهچال (اسم) محلی در زیر زمین که در آن مواد غذایی را پنهان کنند سرداب، نهانخانه: آن بلبل کاتوره برجسته ز مطموره چون دسته طنبوره گیرد شجراز چنگل. (منوچهری) -3 زندان جمع: مطامیر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر