معنی مصلحت اندیشیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مصلحت اندیشیدن. [م َ ل َ ح َ اَ دی دَ](مص مرکب) درباره ٔ صلاح کار اندیشه کردن. فکر مصلحت و مقتضای زمان و مکان کردن:
ای که گفتی به هوا دل منه و مهر مبند
من چنینم تو برو مصلحت خویش اندیش.
سعدی.
بیدارباش و مصلحت اندیش و خیر کن
درویش دست گیر و خردمند پروران.
سعدی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر