معنی مشیت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مشیت. [م َ شی ی َ](ع اِمص) مشیه. خواستن.مگر استعمال این لفظ مختص گشته بمعنی خواهش و مرضی حق تعالی، در خیابان نوشته که مشیت اراده ٔ الهی و پیش بعضی مشیت خاص است از اراده چنانکه از امام جعفر صادق علیه التحیات مروی است که از بعضی ارادتهای الهی انبیا و اولیا را خبر میشود. به خلاف مشیت که از آن، انبیا و اولیا را اطلاع نباشد.(غیاث). اراده. خواستن.خواست.(یادداشت مؤلف). اراده. خواست خداوند عالم.(ناظم الاطباء): اندازه میگیرد اشیا را به دانایی و تدبیر اختلاف آن میکند به خواست خود و میراند آن را به مشیت خود.(تاریخ بیهقی چ ادیب ص 309).
نه بی ارادت او بر زمین ببارد ابر
نه بی مشیت او بر هوا بجنبد باد.
مسعودسعد.
بحر مشیت بود کفک زمان از لبش
گرد جهان میکشد منت او زیر بار.
خاقانی.
اسباب معیشت او برحسب مشیت و ارادت او ترتیب داد.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی). حکیم گفت بموجب آنکه انجام کار معلوم نیست و رأی همگنان در مشیت است که صواب آمد یا خطا.(گلستان). و رجوع به مشیئه شود.

فرهنگ معین

(مَ یَّ) [ع. مشیه] (مص جع.) اراده و خواست خداوند.

فرهنگ عمید

خواستن،
اراده و خواست خداوند،

مترادف و متضاد زبان فارسی

اراده، خواست، خواهش، عزم، میل، سرنوشت، تقدیر

فرهنگ فارسی هوشیار

خواستن، اراده، خواست خداوند

فرهنگ فارسی آزاد

مَشِیَّت، نام یازدهمین ماه تقویم بهائی است که از روز 5 مهر مطابق 27 سپتامبر آغاز می شود،

مَشِیَّت، همان مَشِیئَه، عربی است به معنای، اراده، خواسته، اراده الهی، در اصطلاح حکماء هر یک از ممکنات مرکب است از «وجود» و «ماهیّت»، «مشیّت» خواستنِ «ماهیّت» آنست و «اراده» «خواستن» وجودِ آن،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر