معنی مشک واش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مشک واش. [م ُ / م ِ](اِ مرکب) به لغت تنکابن اسم «شواصرا».(تحفه ٔ حکیم مؤمن)(از فهرست مخزن الادویه): به ونداد هرمزکوه اذخر روید چنانکه به مکه و ایشان [اهل طبرستان] آن را مشکواش می گویند و دست اشنان از آن می سازند.(تاریخ طبرستان). و رجوع به شواصرا شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.