معنی مشکل پسند در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مشکل پسند. [م ُ ک ِ پ َ س َ](نف مرکب) کسی که چیزی را به دشواری پسند کند و خوش آیند وی نباشد.(ناظم الاطباء). دیرپسند. بدپسند. دژپسند. دشوارپسند. آنکه تا چیزی نهایت خوب نباشد نپسندد. خوش آرزو.(یادداشت مؤلف).

فرهنگ معین

(~. پَ سَ) [ع - فا.] (ص.) کسی که به سختی انتخاب می کند و می پسندد.

فرهنگ عمید

کسی که چیزی را به دشواری پسند کند،

فرهنگ فارسی هوشیار

دشوار پسند (صفت) کسی که بدشواری چیزی را پسند کند بد پسند: معلوم شد که وی مردی متکبر و نسبت بدیگران بی اعتنا و مشکل پسند است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر