معنی مشورت کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

حل جدول

رایزنی کردن،

مترادف و متضاد زبان فارسی

رای‌زدن، رایزنی کردن، شور کردن، مشاوره کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

همپرسیدن سگالیدن سو باردن (از ریشه پهلوی) رای زدن پند جستن (مصدر) شور کردن رای زدن: و در این معنی با ایشان مشورت کرد و چند کس از کبار و عظام ایمه ماورا ء النهر قبول کردند که هر یک درین باب کتابی کنند. . .

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر