معنی مشوب کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

آمیختن، آمیخته کردن، آلوده کردن، آلودن

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) آمیختن، آلوده کردن، گمراه کردن: ذهن او را مشوب کردند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر