معنی مشفق کرمانشاهی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مشفق کرمانشاهی. [م ُ ف ِ ق ِ ک ِ](اِخ) نامش پیر مرادبیک و اصلش از زنگنه و در جوانی ملازم زندیه و در پیری مربی فرزندان امرای شهر شیراز بود. وی را دیده بودم. معقولیتی داشت و از صحبت فضلا و شعرا مشعوف میگشت. بر اشعار حافظ نثری شرح وار می نوشت که مطبوع اماجد نیفتاد. میرزا حیدرعلی نام فرزندش از معارف بود. غالباً عاملی و چاکری میکرد. باری این چند بیت از اوست:
عشقبازی بود از روز ازل پیشه ٔ ما
خوشتر است از همه اندیشه ٔ اندیشه ٔ ما.
# # #
نمودم بیقراری تا دلش را مهربان کردم
پس از این بیقراریها قراری کرده ام پیدا.
(مجمعالفصحاء چ مصفا ص 933).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر