معنی مشت خوردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مشت خوردن. [م ُ خوَرْ / خُرْ دَ](مص مرکب) مضروب شدن. دریافت کردن ضربه ٔ مشت. صدمه دیدن از ضربه ٔ مشت:
بخوردم یکی مشت زورآوران.
سعدی.
- مشت بر دهان خوردن، اصابت مشت بر دهان:
از دست تو مشت بر دهان خوردن
خوشتر که ز دست خویش نان خوردن.
سعدی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.