معنی مشافر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مشافر. [م َ ف ِ](ع اِ) ج ِ مِشفر یا مَشفر.(منتهی الارب)(ناظم الاطباء)(اقرب الموارد). رجوع به مشفر شود.

فرهنگ معین

لفج ها، دهان ها، جمع مشفر. [خوانش: (مَ فِ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

دهان‌ها،

فرهنگ فارسی هوشیار

(تک: مشفر) لفچ های شتران دهان ها به گواژ (اسم) جمع مشفر: لفجها، دهانها: منطقه فرمان تو از مخنقه چنگال متعدیان مارا نگاه دارد و شکوه اظافر تو مارا در مشافر خون خواران نیفکند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر