مسنفة در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

مسنفة در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

مسنفه. [م ُ ن ِف َ](ع ص) تأنیث مسنف. اسب پیش شونده از اسبان.(منتهی الارب). || زمین قحطرسیده.(منتهی الارب)(ناظم الاطباء)(آنندراج). || شتر ماده ٔلاغر.(منتهی الارب)(ناظم الاطباء)(آنندراج): بکره مسنفه؛ شتر ماده ٔ جوان که بر حمل آن ده ماه گذشته و او پستان پرکرده باشد.(منتهی الارب)(ناظم الاطباء).

مسنفه.[م ُ ن َ ف َ](ع ص) شتر ماده ٔ سناف بسته(خاص بالناقه فلایقال بعیر مسنف).(منتهی الارب)(ناظم الاطباء).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر