معنی مسموع در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مسموع. [م َ](ع ص) شنیده شده.(از منتهی الارب)(از اقرب الموارد)(ناظم الاطباء). شنوده.(آنندراج). شنیده.(یادداشت مرحوم دهخدا):
به گوشم قوت مسموع و سامع
بسازد نغمه ٔ بربط شنیدن.
(منسوب به ناصرخسرو).
- از قرار مسموع(به قرار مسموع)، بطوریکه شنیده شده.
|| قابل استماع. سزاوار شنیدن وگوش دادن و برآوردن.(ناظم الاطباء). قابل قبول و پذیرفتن: آنگاه انابت مفید نباشد نه راه بازگشتنی مهیا و نه عذر تقصیرات خواستن مسموع.(کلیله ودمنه).
- مسموع القول، مسموع الکلمه. که قولش قابل قبول و پذیرفتن است.
- || که گفتارش مطاع است.
- مسموع الکلمه، مسموع القول. و رجوع به ترکیب مسموع القول شود.

فرهنگ معین

(مَ) [ع.] (اِمف.) شنیده شده، برآورده شده.

فرهنگ عمید

شنیده، شنیده‌شده،

حل جدول

شنیده

مترادف و متضاد زبان فارسی

شنیده، شنیده‌شده، شنیدنی، قابل شنیدن

فرهنگ فارسی هوشیار

شنوده نیوشیده نیوشه (اسم) شنیده شده شنیده

فرهنگ فارسی آزاد

مَسمُوع، شنیده شده، شنیده، قبول شده،

پیشنهادات کاربران

شنیده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر