معنی مسغدة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مسغده. [م ُ غ َ دَ](ع ص) فصال مسغده؛ شتر کره های شیرمست و فربه.(منتهی الارب)(اقرب الموارد). ساغده. و رجوع به ساغده شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر