معنی مستمتع در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مستمتع. [م ُ ت َ ت ِ](ع ص) نعت فاعلی از استمتاع. برخورداری یابنده.(از منتهی الارب). منتفع و برخوردار از چیزی به مدت طولانی.(از اقرب الموارد). || عمره گذارنده با حج.(از منتهی الارب)(از اقرب الموارد). رجوع به استمتاع شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
بر خور دار
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.