معنی مستفرنگ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مستفرنگ. [م ُ ت َ رَ](ص) نعت مفعولی برساخته از کلمه ٔ «فرنگ ». منحوت از فرنگ و فرنگی. فرنگی مآب.(یادداشت مرحوم دهخدا).

فرهنگ معین

(مُ تَ رَ) [به سیاق ع.] (ص.) کسی که در پوشیدن لباس و آداب و عادات شیوه فرنگیان را تقلید کند.

مترادف و متضاد زبان فارسی

اسم فرنگی‌ماب، اروپایی‌ماب، غرب‌زده،
(متضاد) مستعرب

فرهنگ فارسی هوشیار

از ساخته های فارسی گویان به روش تازی فر نگزده فرنگیدوست (صفت) کسی که در پوشیدن لباس و آداب و عادات شیوه فرنگیان را تقلید کند. توضیح کلمه ای غلط است که بسیاق عربی ساخته اند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر