معنی مستفرغ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مستفرغ. [م ُ ت َ رِ](ع ص) نعت فاعلی از استفراغ. تهی نماینده ٔ معده از افزونیها.(از منتهی الارب). قی کننده.(از اقرب الموارد). آنکه قی می آورد.(ناظم الاطباء).شکوفه کننده. || آنکه نهایت کوشش و جهد خود برای انجام کاری به کار برد.(از اقرب الموارد).
مستفرغ. [م ُ ت َ رَ](ع اِ) جای خالی کردن چیزها: مهندس کارخانه ایجاد و ابداع چون نهال پلید او را مستفرغ فضالات قاذورات فساد و مستودع اخلاط...(جهانگشای جوینی). و رجوع به استفراغ شود.
جای استفراغ،
جای خالی کردن چیزها