معنی مستفاد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مستفاد. [م ُ ت َ](ع ص) نعت مفعولی از استفاده. فایده گرفته شده و آنچه بطریق فایده حاصل شده باشد.(غیاث)(آنندراج). فائده گرفته. سودبرده. منتفع گرفته شده. حاصل شده. رجوع به استفاده شود. || مقصود ومراد و خواهش.(ناظم الاطباء). مفاد. معنی. مدلول.
- مستفاد شدن، برآمدن: از این جمله چنین مستفاد میشود؛ چنین برمی آید.
- عقل مستفاد، عقل بالمستفاد. مرحله ٔ چهارم نفس انسانی. رجوع به عقل در همین لغت نامه شود.
(مُ تَ) [ع.] (اِمف.) استفاده شده، گرفته شده.
استفادهشده، برگرفته،
[قدیمی] بهدستآمده، حاصلشده،
مفهومشده، افادهشده، دانستهشده، استنباطشده، برگرفته، حاصلشده، سودرسان، فایدهرسان
استفاده شده
مُستَفاد، استفاده گردیده، حاصل شده، گرفته شده، کسب کرده شده، در مورد کلام به معنای حاصل و مفهوم آنست (اسم مفعول اِستِفادَه)،