مستف در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

مستف در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

مستف. [م ُ ت َف ف](ع ص) نعت فاعلی و مفعولی از استفاف. آنکه دوا یا سویق را کوبیده نشده و معجون ناکرده بگیرد.(از اقرب الموارد). || دوا یا سویق که نرم نشده و معجون ناکرده گرفته شود.(از اقرب الموارد). رجوع به استفاف شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر