معنی مستأرضة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مستأرضه. [م ُ ت َءْ رِ ض َ](ع ص) مؤنث مستأرض که نعت فاعلی است از مصدر استیراض: ودیه مستأرضه، نهال خرما که نو بر زمین رسته باشد.(منتهی الارب). || قرحه ٔ ریمناک شده و فاسد گشته.(منتهی الارب)(اقرب الموارد). || زمین پاکیزه شده ٔ خوش آیند در چشم.(ناظم الاطباء). رجوع به مستأرض و استیراض شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر