معنی مسئول در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(مَ) [ع. مسؤول] (اِمف.) خواسته شده، پرسیده شده.

فرهنگ عمید

سرپرست، رئیس،
کسی که نسبت به چیزی وظیفه یا تعهد دارد،
آن‌که مورد پرسش یا بازخواست قرار می‌گیرد،

حل جدول

سرپرست، مامور، مدیر، رییس

متصدی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پاسخده، پاسخ گو، سرپرست

کلمات بیگانه به فارسی

سرپرست

مترادف و متضاد زبان فارسی

مکلف، موظف، وظیفه‌مند، سرپرست، مامور، متصدی، مدیر، وظیفه‌شناس

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر