معنی مزاوجت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(مُ وِ جَ) [ع. مزاوجه] (مص م.) زناشویی کردن.

فرهنگ عمید

با هم جفت و قرین شدن،
زناشویی کردن،

حل جدول

زناشویى

مترادف و متضاد زبان فارسی

ازدواج، تزویج، زناشویی، عروسی، مناکحت، وصلت، ازدواج کردن، زناشویی کردن،
(متضاد) جدایی، طلاق

فرهنگ فارسی هوشیار

با هم جفت و قرین شدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر