معنی مروت ورز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مروت ورز. [م ُ رُوْ وَ وَ](نف مرکب) مروت ورزنده. دارای مروت و جوانمردی:
خدایگان خردپرور مروت ورز
بلندهمت و زایرنواز و حرمت دان.
فرخی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.