معنی مرده ذوق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مرده ذوق. [م ُ دَ / دِ ذَ](ص مرکب) آنکه حس ذوق او باطل باشد.(آنندراج). بی ذوق. فاقد ذوق سلیم:
ترسم که مرده ذوق شمارند خضر را
جان دادنی ز شوق تو روزی هوس نکرد.
ظهوری(آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
آنکه ذوق لطیف وسلیم را از دست داده بی ذوق: ترسم که مرده ذوق شمارند خضر را جان دادنی ز شوق تو روزی هوس نکرد. (ظهوری)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.