معنی مرتفع ساختن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
برافراشتن، بلند کردن، برطرف کردن، از بین بردن، رفع شده. [خوانش: (~. تَ) [ع - فا.] (مص م.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
بر افراشتن، بلند ساختن، برانداختن از میان بردن (مصدر) برافراشتن بلند کردن، بلند بناکردن، برطرف کردن از بین بردن: گر مزاج فاسدش گردد موثر در عدد مرتفع سازد فسادش صحت نصف از چهار. (وحشی بافقی)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.