معنی مربیات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مربیات. [م ُ رَب ْ ب َ](ع اِ) ج ِ مربی.(از متن اللغه).ج ِ مربیه است.(از فرهنگ فارسی معین). انبجات.(ابن البیطار)(مفاتیح). مرباها: مربیات دویست و هفتاد من...(مکاتبات رشیدی ص 284، از فرهنگ فارسی معین). || داروهای پرورده به رب.(منتهی الارب). چون هلیله ٔ پرورده.(یادداشت مرحوم دهخدا).
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: مربیه) همبک ها ریچارها (تک: مربیه) ارمگان ها پرورندگان (اسم) جمع مربیه: مربیات: دویست و هفتاد من. . . (اسم) جمع مربیه.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.