معنی مرادف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مرادف. [م ُ دَ] (ع ص) ردیف شده. پس روشده. (ناظم الاطباء). نعت مفعولی است از مرادفه. رجوع به مرادفه شود.
مرادف. [م ُ دِ] (ع ص) در پی کسی نشیننده. (غیاث اللغات). کسی که پشت سردیگری سوار مرکبی باشد. آنچه که در ردیف یا عقب چیزی آید. (فرهنگ فارسی معین). در پس کسی نشیننده و هم ردیف. (ناظم الاطباء). || لفظی که با لفظ دیگر در معنی شریک باشد. (از غیاث اللغات). مرادف بر خلاف مشترک، آن است که مسمی واحد باشد و اسم ها متعدد. (از تعریفات). هم معنی. شریک در معنی. (ناظم الاطباء).
- کلمات مرادف یا مترادف، کلماتی که در معنی و مفهوم یکی باشند یا مفهوم آنها بسیار به هم نزدیک باشد مانند کلک و قلم و خامه.
(مُ دِ) [ع.] (اِفا.) هم معنی.
مانند هم، یکسان،
چیزی که عقب چیز دیگر و در ردیف او باشد، همردیف،
(ادبی) = مترادف
کسی که پشت سر دیگری سوار مرکبی باشد، دو کلمه هم معنی
مُرادِف، پیرو یا ردیف چیز دیگر، کلمه ای که در معنی شبیه کلمه دیگر باشد مثل بشر و انسان، کسی که پشت سر دیگری سوار بر مرکبی باشد (جمع: مُرادفات)،