معنی مراجع در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مراجع. [م َ ج ِ] (ع اِ) ج ِ مرجع. (منتهی الارب). رجوع به مَرجَع شود.

مراجع. [م ُ ج ِ] (ع ص) زن که به موت شوی به خانه ٔ پدر و مادر خود بازگردد. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). در اقرب الموارد بدین معنی «راجع» و در متن اللغه راجع و مُرجِع آمده است. || رجوع کننده. مراجعه کننده. ج، مراجعین، مراجعان. کسی که از پی کاری آمده است. || مراجعت کننده. بازگردنده. ج، مراجعین، مراجعان.

فرهنگ معین

(مُ جِ) [ع.] (اِفا.) در تداول فارسی به معنای مراجعه کننده، رجوع کننده. ج. مراجعین.

(مَ جِ) [ع.] (اِ.) جِ مرجع.، ~ تقلید مجتهدانی که مردم از آنان در احکام شرعی تقلید کنند.، ~ قانون منابعی که قوانین از آن ها اقتباس و استنباط شده است.، ~قانونی مؤسسات و اداراتی که بر طبق قانون برای مراجعه افراد به منظور تنظیم روابط افراد با هم

فرهنگ عمید

مرجع

رجوع‌کننده،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

بازیابه ها، بن مایه ها

مترادف و متضاد زبان فارسی

مرجع‌ها، منبع‌ها، ماخذ، ماخذها، آیت‌اله‌ها، حضرات‌عظام

فرهنگ فارسی هوشیار

جمع مرجع، محلهای رجوع

فرهنگ فارسی آزاد

مَراجِع، به مَرجَع مراجعه شود،

مُراجِع، رُجُوع کننده، ایضاً زنی که پس از مرگ شوهر به خانه اقوام خویش بازگردد. (مُعِین)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری