مخلس در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
مخلس. [م ُ ل ِ] (ع ص) گیاه خشک و تر بهم آمیخته. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || سری که موی سیاه و سفید دارد. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). موی سیاه و سفید به هم آمیخته. (ناظم الاطباء). رجوع به اخلاس شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.