معنی مخدرة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مخدره. [م ُ دَ رَ] (ع ص) زن پرده نشین. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). دخترک پرده نشین و بازداشته شده ٔ از خدمت و کار. (ناظم الاطباء). مُخَدَّرَه. (اقرب الموارد). و رجوع به مُخَدَّرَه شود.

مخدره. [م ُ خ َدْ دَ رَ] (ع ص) زن پرده نشین. (منتهی الارب) (از غیاث) (از اقرب الموارد) (از آنندراج). دخترک پرده نشین و بازداشته شده از خدمت و کار. (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.

فرهنگ فارسی آزاد

مُخَدَّرَه، در پرده و پوشیده، زنی که در حجاب و پنهان از نظرها باشد، شاهد پرده نشین، به کنایه زنِ با عفّت و با تقوی را گویند (جمع: مُخَدُّرات)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر