معنی مختضر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مختضر. [م ُ ت َ ض ِ] (ع ص) دروکننده ٔ غله ٔ سبز. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به اختضار و ماده ٔ بعد شود.
مختضر. [م ُ ت َ ض َ] (ع ص) جوان میرنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به اختضار شود. || گل پژمرده ٔ از اول نموش. (ناظم الاطباء). || برنده ٔ گیاه سبز. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.