معنی محورة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
محوره. [م َح ْ وَ /وُ رَ] (ع اِ) پاسخ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
محوره. [م ُ ح َوْ وَ رَ] (ع ص) تأنیث محور. جفنه محوره؛ کاسه ٔ سپید کرده شده به کوهان و پیه. (آنندراج).
محوره. [] (اِخ) جایی است در بلاد مراد. (معجم البلدان).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.