معنی محمدآباد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان دامغان، واقع در 9هزارگزی جنوب دامغان با 420 تن سکنه. راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان یزد، واقع در 12 هزارگزی جنوب یزد کنار شوسه ٔ یزد با 2418 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد ایلخانی) دهی ازدهستان میان ولایت بخش حومه ٔ وارداک شهرستان مشهد است با 261 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد ایلخانی) دهی از دهستان چناران بخش حومه ٔ وارداک شهرستان مشهد است با 198 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد اوشن) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان نائین، واقع در 24هزارگزی باختر نائین با 127 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد افخم الدوله) دهی از دهستان افشاریه ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران است با 108 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد آقازاده) دهی از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور است با 231 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان بیرگان بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در 47هزارگزی باختر اردل با 142 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان جی بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان، واقع در 7هزارگزی خاور اصفهان و یک هزارگزی شوسه ٔ اصفهان به یزد با 159 تن سکنه. آب آن از زاینده رود و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان رستاق بخش اشکذر شهرستان یزد، واقع در 28هزارگزی شمال باختری اشکذر و 8هزارگزی باختر جاده ٔ یزد با 200 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان بازفت بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در 77هزارگزی شمال باختر اردل متصل به راه عمومی مالرو با 368 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) قصبه ای است مرکز دهستان جرقویه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا، واقع در 37هزارگزی شمال خاوری شهرضا متصل به راه ماشین رو آذرخواران به شهرضا با 3823 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد نیل) دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار، واقع در 22هزارگزی شمال باختری خسروآباد و2هزارگزی زرین جوب با 370 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنوردبا 187 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش مانه ٔ شهرستان بجنوردبا 849 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد با 1133 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور است با 160 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان پائین جام شهرستان مشهدبا 284 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان خواشید بخش ششتمد شهرستان سبزواربا 435 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان تبادگان بخش حومه ٔ وارداک شهرستان مشهدبا 116 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی از است از دهستان تبادگان بخش حومه ٔ وارداک شهرستان مشهدبا 138 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس با 171 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان پس کوه بخش قاین شهرستان بیرجندبا 771 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد بوله) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل، واقع در 8هزارگزی شمال خاوری بنجار و 7هزارگزی راه مالرو جلال آباد به زابل با 914 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد پائین) دهی است از دهستان حومه ٔ باختری شهرستان رفسنجان، واقع در 8هزارگزی جنوب خاوری رفسنجان و 2هزارگزی جنوب شوسه رفسنجان به کرمان با 100 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان زاوه بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه، با 266 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد فلک الدین) دهی است از دهستان خاوه ٔ بخش دلفان شهرستان خرم آباد با 120 تن سکنه. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد مطلق) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابوربا 130 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد مستوفی) دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه با 454 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد محمدی) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کاشان، واقع در 31 هزارگزی جنوب خاوری کاشان و 2 هزارگزی ابوزیدآباد با 310 تن سکنه. آب آن از قنات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد گلزار) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل، واقع در 18هزارگزی شمال باختری بیجار و 7هزارگزی شمال راه مالرو خمک به زابل با 361 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد گَفت) دهی است از دهستان خسروشیر بخش جغتای شهرستان سبزواربا 317 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد کلانتری) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت، واقع در 32 هزارگزی جنوب خاوری سبزواران کنار رودخانه ٔ هلیل رود با 122 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد کرج) دهی از دهستان حومه ٔ بخش کرج شهرستان تهران است با 108 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد قره چک) دهی است از دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران با 158 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد قائم مقامی) دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد است با 216 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد شیخ) دهی است از دهستان برج اکرم بخش فهرج شهرستان بم، واقع در 22هزارگزی جنوب باختری فهرج و 6هزارگزی جنوب شوسه ٔ بم به زاهدان با 210 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد پائین خیابان) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ وارداک شهرستان مشهد با 2046 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد شجره) دهی است از دهستان سیریز بخش زرند شهرستان کرمان، واقع در 45هزارگزی راه فرعی شمال خاوری زرند و 12 هزارگزی راه فرعی زرند به راور با 300 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد حومه) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان، واقع در 5هزارگزی باختر زرند سر راه مالروزرند به رفسنجان با 667 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد ده نو) دهی است از دهستان حومه ٔ باختری شهرستان رفسنجان، واقع در 8هزارگزی شمال رفسنجان به کرمان با 200 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد دست گشا) دهی است از دهستان کنار شهر بخش بروسکن شهرستان کاشمربا 346 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد رشنودی) دهی است از دهستان رومشکان بخش طرهان شهرستان خرم آبادبا 120 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد داش بلاغ) دهی از دهستان نیزکی بخش حومه ٔ وارداک شهرستان مشهد است با 195 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد خَرَّه) دهی است ا ز دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین با 305 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (... محمدخان) دهی است از دهستان حومه ٔ خاوری شهرستان رفسنجان، واقع در 5هزارگزی جنوب خاوری رفسنجان و یک هزارگزی جنوب شوسه ٔرفسنجان به کرمان با 340 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد خالصه) دهی است از دهستان افشاریه ٔ ساوجبلاع بخش کرج شهرستان تهران با 178 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد حاجی نظر) دهی است از دهستان رستاق بخش خلیل آباد شهرستان کاشمربا 399 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان با 131 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی از دهستان رقه ٔ بخش بشرویه ٔ شهرستان فردوس است با 164 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان گرگان، واقع در 6هزارگزی شمال گرگان سر راه پهلوی دژ با 400 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از بلوک سرحدات دهستان مرکزی بخش میامی شهرستان شاهرود، واقع در 12هزارگزی جنوب باختری میامی و 4 هزارگزی جنوب شوسه ٔ شاهرود به خراسان با 570 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان یاطری بخش گرمسار شهرستان دماوندبا 260 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان فشافویه ٔ بخش شهرستان ری با 266 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان کزل بخش علی آباد شهرستان گرگان، واقع در هفت هزارگزی جنوب باختری علی آباد با 445 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ کفش گیری تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان جلگاه بخش کوهک شهرستان جهرم، واقع در 12500 گزی شمال باختری جهرم و سه هزارگزی شمال راه فرعی جهرم به هکان با 98 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کازرون، واقع در 7هزارگزی جنوب خاوری کازرون با 117 تن سکنه. آب آن از چاه و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان فسا، واقع در 10هزارگزی جنوب خاوری فسا و 4هزارگزی شوسه ٔ فسا به جهرم با 197 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است ازدهستان نوبندگان بخش مرکزی شهرستان فسا، واقع در 15هزارگزی جنوب خاوری فسا و 4هزارگزی جنوب راه فرعی فسا به داراب با 239 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان خیر بخش استهبان شهرستان فسا، واقع در 24هزارگزی شمال باختری استهبان کنار راه شوسه ٔ شیراز به فسا و نی ریز با 277 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش خورموج شهرستان بوشهر، واقع در 6هزارگزی جنوب خور موج کنار راه فرعی خورموج به دیر با 307 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از بخش آران شهرستان کاشان، واقع در 11 هزارگزی شمال باختری آران کنار راه آهن کاشان به قم با 600 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان رودبار بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین با 193 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) رجوع به آهنگرمحله شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان رودبار بخش طرخواران شهرستان اراک، واقع در 32هزارگزی شمال باختری طرخواران. این ده را قره یاناق نیز میگویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان سجاس رود بخش قیدار شهرستان زنجان، واقع در 24هزارگزی شمال قیدار و 2هزارگزی راه عمومی با 184 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان سورسور بخش کامیاران شهرستان سنندج، واقع در 14هزارگزی شمال خاوری کامیاران و 2هزارگزی شمال خاوری گرم آب با 350 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان پائین شهرستان نهاوند، واقع در 6 هزارگزی شمال باختری نهاوند با 84 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ گاماسیاب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان دینور بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان، واقع در 28هزارگزی شمال باختری صحنه و 5هزارگزی شوسه ٔ کرمانشاه به سنقر با155 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ شاهپورآباد و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان سیلتان شهرستان بیجار، واقع در 28هزارگزی جنوب باختری حسن آباد سوگند و سه هزارگزی قزل کند با 260 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان گاورود بخش روانسر شهرستان سنندج، واقع در 52هزارگزی شمال خاوری کامیاران و سه هزارگزی شمال امیرآباد با 448 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان دودانگه ٔ بخش هوراند شهرستان اهر، در 5هزارگزی باختری هوراند و در 19 هزارگزی شوسه ٔ اهر به کلیبر با 143 تن سکنه. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان یخکش بهشهر شهرستان ساری، واقع در 12هزارگزی جنوب بهشهر با 350 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین با 396 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان دالائی بخش شهرستان محلات با 731 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان خرق بخش حومه ٔ شهرستان قوچان با 312 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان برج اکرم بخش فهرج شهرستان بم، واقع در 25هزارگزی جنوب باختری فهرج و 6هزارگزی شوسه بم به زاهدان با 300 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان سنگان بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه با 1019 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان رودمیان بخش خواف شهرستان تربت حیدریه با 186 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان پسکوه بخش قاین شهرستان بیرجندبا 116 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان لادیز بخش میرجاوه ٔ شهرستان زاهدان در 14هزارگزی جنوب باختری میرجاوه و هزارگزی خاور راه فرعی میرجاوه به خاش با 120 تن سکنه. آبش از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان کشکوئیه ٔ شهرستان رفسنجان، واقع در 40هزارگزی شمال باختری رفسنجان و هفت هزارگزی خاور شوسه ٔ رفسنجان به یزد با 134 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است مرکز دهستان ارزوئیه ٔ بخش بافت شهرستان سیرجان، واقع در 118هزارگزی جنوب بافت و 2هزارگزی شمال راه فرعی دولت آباد دشت بر. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش خاش شهرستان زاهدان، واقع در 30هزارگزی جنوب خاوری خاش کنار شوسه ٔ سراوان به خاش با 200 تن سکنه. آبش از قنات و راه آن شوسه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان سیلوئیه بخش زرند شهرستان کرمان، واقع در 35هزارگزی جنوب زرند، واقع در 11هزارگزی خاور راه مالرو زرند با 213 تن سکنه. آب آن از قنات راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان ریکان بخش فهرج شهرستان بم، واقع در 35هزارگزی جنوب خاوری فهرج کنار راه فرعی بم به خاش با 282 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش بمپور شهرستان ایرانشهر، واقع در 13هزارگزی خاور بمپور و یک هزارگزی جنوب شوسه ٔ بمپور به ایرانشهر با 400 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ بمپور و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان تیمور بخش شهرستان محلات با 100 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است ازبخش شیب آب شهرستان زابل، واقع در 32 هزارگزی خاور شوسه ٔ زاهدان به سکوهه و 3هزارگزی خاور شوسه ٔ زاهدان به زابل با 95 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) مرکز دهستان محمدآباد بخش مرکزی شهرستان سیرجان، واقع در 8هزارگزی سعیدآباد سر راه سعیدآباد به اﷲآباد با 410 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) یکی از دهستانهای مرکزی شهرستان سیرجان، واقع در شمال سعیدآباد و حدود آن بشرح زیر است: از طرف شمال به دهستان زیدآباد، از خاور به دهستان قهستان، از جنوب به دهستان سعیدآباد و از باختر به دهستان خیرآباد بخش نیریز از استان فارس با 1300 تن سکنه که از 14 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان سگوند بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد با 100 تن سکنه. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد با 240 تن سکنه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان کولیوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد با 240 تن سکنه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز با 300 تن سکنه و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان میداود (ریزگچ) بخش جانکی گرم سیر شهرستان اهواز با 400 تن سکنه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان بهنام عرب شهرستان ورامین با 1089 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان قمرود شهرستان قم با 230 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

محمدآباد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) (محمدآباد هراتی) دهی است از دهستان نوق شهرستان رفسنجان کنار راه مالرو رفسنجان به بافق با 100 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری