معنی محققانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

محققانه. [م ُ ح َق ْ ق َ ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) به درستی و راستی و بطور تحقیق. (ناظم الاطباء). از روی تحقیق و صداقت. (آنندراج).

محققانه. [م ُ ح َق ْ ق ِ ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) بطرز محققان. همچون محققان: وقتها زمزمه ای بکردندی و بیتی محققانه بگفتندی. (گلستان سعدی).

فرهنگ عمید

به روش محققان، همچون ‌محققان،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پژوهشگرانه

کلمات بیگانه به فارسی

پژوهشگرانه

مترادف و متضاد زبان فارسی

دانشمندانه، عالمانه، فاضلانه، پژوهشگرانه، منتج‌ازپژوهش

فرهنگ فارسی هوشیار

اورایها تاشتانه باز جویانه پر وهانگرانه (صفت) بطرز محققان همچون محققان: وقتها زمزمه ای بکردندی و بیتی محققانه بگفتندی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر