معنی محظرب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
محظرب. [م ُ ح َ رَ] (ع ص) سخت تافته. مرد استوارخلقت. || مرد نیکخوی. (منتهی الارب). || مرد تنگ حوصله. (ناظم الاطباء).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.