معنی محصلین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
محصلین. [م ُ ح َص ْ ص ِ] (ع ص، اِ) ج ِمُحَصِّل (در حالت نصبی و جری). رجوع به محصل شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: محصل) باژ ستانان دانش آموزان: مرد (اسم) جمع محصل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) .
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.