معنی محرکه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ عمید
محرک
فرهنگ فارسی هوشیار
مونث محرک: بر انگیخته مونث محرک: انگیختار جنباننده (اسم) مونث محرک جمع: محرکات. (اسم) مونث محرک جمع: محرکات. یا ادویه محرکه. دارو هایی که موجب تحریک و تهییج و فعالیت بیشتری در یک یا چند عضو یا تمام اعضای بدن شوند منهبه.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.