معنی محال اربعه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

محال اربعه. [م َ حال ْ ل ِ اَ ب َ ع َ] (اِخ) چهار ناحیه از بلوکات ولایت قشقائی فارس است به طول 66هزار گز از دشت دال به امامزاده شاهی و عرض 24هزار گز از قریه ٔ پنج شیر به احمدآباد. حد شمالی آن فیروزآباد و شرقی قیر و کارزین، جنوبی، خنج و غربی بلوک دشتی، ملپان است. جمعیت آن 7000 تن و مرکز آن قصبه ٔ دهوم، و چهار ناحیه ٔ آن عبارت است از: دهوم، دهرود، هنگام، ورود بال (جمعاً 18 قریه).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر