معنی محافظت کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

پاسداری کردن، حفاظت کردن، نگهبانی کردن، نگهداری کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) نگاهبانی کردن: و محافظت کنند رعیت را بعدل و داد و مخالفت یکدیگر نکنند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر