معنی مجروح گردانیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مجروح گردانیدن. [م َ گ َ دَ] (مص مرکب) مجروح کردن: زاهدی... دو نخجیر دید که... به سرو، یکدیگر را مجروح گردانیده... روباهی خون ایشان می خورد. (کلیله و دمنه). و رجوع به مجروح کردن شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.