معنی مجاهدت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مجاهدت. [م ُ هََ / هَِ دَ] (ع اِمص) مجاهده. مجاهده. محاربه. قتال با دشمن. جهاد. جنگ در راه خدا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مجاهده. مجاهده: تا معاندت کفار ظاهر گشت... آنگاه آیات جهاد بیامد و فرضیت مجاهدت، هم از وجه شرع و هم از طریق خرد ثابت شد. (کلیله و دمنه چ مینوی ص 3). مدت مجاهدت دراز کشید و اهبت و سازی که داشتیم نمانده. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 26). شمشیرها کشیده و تکبیر مجاهدت زده. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ایضاً ص 408). از لذت مجاهدت خواب و قرار مفارقت نمود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ایضاً). || کوشش. جد و جهد. سعی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): و نیکبخت و دولتیار آن تواند بود که تقیل و اقتداء به خردمندان و مقبلان واجب بیند تا به هیچوقت از مقام توکل دور نماند و از فضیلت مجاهدت بی بهره نگردد. (کلیله و دمنه). هر که از... فقها در مواضع شبهت، به رخصت و غفلت راضی گردد از... میامن مجاهدت در عبادت باز ماند. (کلیله و دمنه). و بر رأی متین ملک پوشیده نماند که هیچ چیز در کشف شبهت و افزودن در نور بصیرت چون مجاهدت نیست. (کلیله و دمنه). و به عقل و حکمت و قیاس و مجاهدت... دلایل صنع و حکمت بدانند. (سندبادنامه ص 3). آخر از مقام تحیر و توقف بیرون آمد و بر حق و حقیقت مکایدت و مجاهدت هر دو اطلاع تمام یافتم. (مرزبان نامه).
کس بار مشاهدت نچیند
تا تخم مجاهدت نکارد.
سعدی.
|| (اصطلاح تصوف) عبارت از مخالفت با نفس است و هواهای نفسانی را مهار زدن که فرمود: «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» و «فضل اﷲ المجاهدین باموالهم و انفسهم علی القاعدین درجه» اصل مجاهدت انفصال و محروم کردن نفس است از مألوفات و مخالفت با خواستهای شهوانی و آنچه انسان را از خدای متعال دور و به حظوظ نفسانی نزدیک گرداند. و مجاهدت با نفس بسی دشوارتر است تا جهاد با دشمن در میدان نبرد و ثمره ٔ مجاهدت تقرب به حق و قذف انوار ربانی است در دل مجاهد. (فرهنگ علوم عقلی، تألیف دکتر سید جعفر سجادی): بباید دانستن که عشق را دو مقام است و محبت را دو گام، صوفیان را مقام مجاهدت است و صافیان را مقام مشاهدت. (مقامات حمیدی). و رجوع به مجاهده شود.

فرهنگ عمید

تلاش در راه دین، کوشش کردن،
(تصوف) مبارزه و مقابله با هواهای نفسانی،
[قدیمی] جنگ با کافران در راه اسلام، جهاد،

حل جدول

کوشندگى

مترادف و متضاد زبان فارسی

اهتمام، تقلا، تلاش، جهاد، سخت‌کوشی، سعی، کوشش، مجاهده

فرهنگ فارسی هوشیار

قتال با دشمن، جهاد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر