معنی مجانب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مجانب. [م ُ ن ِ] (ع ص) دور شونده. دوری گزیننده. خلاف موءالف:... و استرضاء جوانب از موءالف و مجانب و اقارب و اباعد... و مناصح و مخالص و مماذق تمام به اتمام رسانید. (مرزبان نامه). || (اصطلاح هندسی) خط مستقیمی را مجانب یک منحنی می گویند که چون نقطه ای بر روی منحنی حرکت کند و به سمت بی نهایت رود فواصل این نقطه از این خط مرتب کم شود و میل به صفر کند. توضیح آنکه دو خط منحنی می توانند مجانب هم باشند بر حسب آنکه فواصل نقاط واقع بر یکی از نقاط نظیرش واقع بر دیگری به سمت صفر میل کند در صورتی که این نقاط بر روی دو منحنی به سمت بی نهایت رود. (از فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

دور شونده، دوری گزیننده، مق. مؤالف، در هندسه خط مستقیمی را مجانب یک منحنی می گویند که چون نقطه ای در روی منحنی حرکت کند و به سمت بی نهایت رود، فواصل این نقطه از این خط مرتب کم شود و میل به صفر کند. [خوانش: (مُ نِ) [ع.] (اِفا.)]

فرهنگ عمید

دوری‌گزیننده، دورشونده،

فرهنگ فارسی هوشیار

دور شونده، دوری گزیننده

فرهنگ فارسی آزاد

مَجانِب، سِپَرها، پوشش ها (مفرد: مِجنَب)، ایضاً جمعِ مَجنَب به معنای زیاد و کثیر می باشد،

مُجانِب، دوری کننده، دور شونده، دوری گزیننده،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر