متورد در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
متورد. [م ُ ت َ وَرْ رِ] (ع ص) آینده به آب. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || کم کم در آینده در شهر. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تورد شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.